عوامل مؤثر بر افزایش قیمت فرآورده‌های گوشتی

مهندس جمال حسین‌زاده، دبیر انجمن صنایع فرآورده‌های گوشتی کشور تشریح کرد:

عوامل مؤثر بر افزایش قیمت فرآورده‌های گوشتی

«لاشه گوشت گوساله پس از استحصال 30 درصد استخوان و پیه دارد که از وزن کل حذف می‌شود. در گوشت مرغ هم وضعیت اینگونه است که لاشه مرغ پس از استخوان‌گیری و پوست‌گیری و حذف گردن و بال تنها 46 درصد وزن اولیه‌اش قابل استفاده در صنعت فرآورده‌های گوشتی است.

متأسفانه هیچ مرجعی به این موارد توجهی نمی‌کند و همین نگاه نادرست مشکلات بسیاری ایجاد کرده است.»
آنچه خواندید بخش‌هایی از صحبت‌های مهندس جمال حسین‌زاده، دبیر انجمن صنایع فرآورد‌های گوشتی ایران است که در برنامه «ایران فود» مطرح شد و مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

تورم، نوسانات قیمت‌ها و به‌خصوص حذف ارز ترجیحی چه اثراتی روی بازار صنعت فرآورده‌های گوشتی گذاشته است؟
بازار فرآورده‌های گوشتی تابع مستقیمی از بازار گوشت است و از آنجایی‌که ارز 4200 تومانی یک قیمت کاملاً غیرواقعی بود که نهاده‌های دامی با آن نرخ تأمین می‌شد، طبیعتاً شیر و گوشت هم تابعی از این قیمت بود.
وقتی یکباره این قیمت حذف شد، طبیعتاً بهای خیلی از کالاها از جمله فرآورده‌های گوشتی با افزایش 2.5 برابری مواجه شد.
یعنی به عبارتی محصولات فرآورده‌های گوشتی، امسال نسبت به سال 1400 حداقل با 250 درصد افزایش قیمت مواجه شده است.
طبیعی است که این مسأله اثر خوشایندی بر بازار مصرف این محصولات نگذاشته است.
فرآورده‌های گوشتی به‌رغم آنکه طبق قانون از مالیات بر ارزش افزوده معاف است، اما منوط به فهرست وزارت بهداشت شده که مطابق آن فهرست، صنعت فرآورده‌های گوشتی هم مشمول مالیات بر ارزش افزوده می‌شود که این امر هم عامل دیگری شده تا با گران‌تر شدن، تمایل مصرف‌کننده فرآورده‌های گوشتی کاهش یابد.

علاوه بر رشد 250 درصدی قیمت فرآورده‌های گوشتی در طول دو سال گذشته چه چالش‌های دیگری مواجه شده‌اید؟
گرایش مصرف‌کنندگان در طول این دو سال بیشتر به سمت کالاهایی با میزان گوشت کمتر و ارزان‌تر تمایل پیدا کرده است.
به‌طوری که تا قبل از سال 1400 حدود 50 درصد فرآورده‌های گوشتی از گوشت گوساله و 50 درصد از گوشت مرغ تولید می‌شد.
این نسبت، امروز به زیر 25 درصد در گوشت قرمز نزول پیدا کرده است.
اتفاق دیگر این است که صنعت فرآورده‌های گوشتی در 6 طبقه کالایی براساس استاندارد 2303 از 40 درصد تا 90 درصد گوشت محصولاتش را تولید می‌کند که طبیعتاً در بازه زمانی اخیر تمایل مصرف‌کنندگان به محصولاتی ارزان‌تر با گوشت کمتر گرایش پیدا کرده است.

برخی معتقدند میان حذف ارز 4200 تومانی با قیمت امروز کالاها در بازار ارتباط معناداری وجود ندارد، چرا که این ارز حذف شده و دو سال پیش اثرش را یکبار گذاشته و امروز دیگر ارتباطی با افزایش قیمت‌ها پیدا نمی‌کند، در این رابطه چه نظری دارید؟
به هیچ‌وجه نظریه درستی نیست، چرا که ما هر ماه با متغیرهای پرنوسان بسیاری مواجه هستیم. درست است که مدتی نرخ ارز مهار شده است‌، اما باید در نظر داشت که قیمت ارز در طول دو سال از 4200 تومان به 28 هزار و 500 تومان و مجدداً به 50 هزارتومان افزایش یافته و این روند چه مشکلاتی را برای تولیدکنندگان ایجاد کرده است.
همچنین امروز تولیدکنندگان صنعت فرآورده‌های گوشتی یا دسترسی به ارز برای واردات ماشین‌آلات جدید ندارند و یا اگر هم دسترسی پیدا کنند، دارای آنقدر پروسه طولانی می‌شود که مشکلات بسیاری ایجاد می‌کند.
حتی برای واردات قطعات یدکی دستگاه‌های فعال موجود هم امروز با مشکلات بسیاری مواجه می‌شویم.
وضعیت به‌گونه‌ای است که وقتی به برخی کارخانجات فرآورده‌های گوشتی سر می‌زنیم با یکسری از ماشین‌آلات از کار افتاده مواجه می‌شویم که به‌خاطر یک قطعه از کار افتاده است و این مسأله نیز نقش مهمی در افزایش قیمت تمام شده محصولات فرآورده‌های گوشتی ایفا می‌کند.
یا درخصوص تأمین مواد اولیه اصلی ما یعنی گوشت با مشکلات بسیار و نوسانات قیمت پرشمار مواجه هستیم. به‌عنوان نمونه نوسانات قیمت گوشت مرغ که امروز 75 درصد تولیدات صنعت فرآورده‌های گوشتی متوجه این ماده اولیه است، از قیمت دستوری 63 هزار تومان در نوسان است تا قیمت‌های بالاتر.
این در حالی است که باید درنظر داشت زمانی می‌توان قیمت گوشت مرغ 63 هزار تومانی را باور کرد که بدون محدودیت در دسترس تولیدکنندگان باشد، اما باید در نظر داشت که هیچ تولیدکننده‌ای نتوانست از گوشت مرغ کیلویی 63 هزار تومانی استفاده کند.
امروز که قیمت گوشت مرغ مصوب 73 هزار تومان است، وقتی تولیدکنندگان فرآورده‌های گوشتی وارد کشتارگاه می‌شوند با قیمت لاشه گوشت مرغ کیلویی 93 هزارتومان مواجه می‌شوند.
یعنی قیمت‌ها به‌صو‌رت دو فاکتوره و با اختلاف قیمت کیلویی 20 هزار تومان و خارج از روال عادی تأمین می‌شود.
در حقیقت قیمت‌گذاری دستوری در بازار مرغ، نه تنها کمکی نکرد، بلکه ضربه بزرگی هم وارد کرده است.
به عبارتی در چنین فضایی شفافیت مالیاتی هم مفهومی پیدا نمی‌کند، چرا که این رویکرد از اثرات اقتصاد دستوری می‌باشد و ضربه بزرگی به دولت هم می‌زند، و تولیدکنندگان ناگزیر هستند که قیمت تمام شده غیرواقعی را ثبت کنند.
از طرف دیگر وقتی ما می‌خواهیم قیمت‌گذاری کنیم، مبنای قیمت‌گذاری همان قیمتی است که به‌طور دستوری روی مواد اولیه گذاشته شده است و طبیعی است در این شرایط تولیدکنندگان به‌گونه‌ای عمل می‌‌کنند که قیمت تمام شده را به قیمت مدنظر دولت برسانند که مشکلات بسیاری ایجاد می‌کند.
امروز ناچاریم با کاهش میزان گوشت در پروسه تولید فرآورده‌های گوشتی قیمت تمام شده را مدیریت کنیم.

برخی‌ها معتقدند که علاوه بر مشکلات تولید، صنعت فرآورده‌های گوشتی در زمینه توزیع هم دارای معضلات بسیاری است، در این رابطه چه نظری دارید؟
به نظرم فرضیه درستی نیست، چرا که امروز قیمت گوشت در دامداری با قیمت گوشت در کشتارگاه بسیار متفاوت است.
در واقع قیمت دام زنده با قیمت لاشه گوشت بسیار فرق دارد، از سوی دیگر قیمت گوشت لاشه با گوشت آماده مصرف هم دارای تفاوت قیمت بسیاری است.
یعنی لاشه 250 کیلوگرمی گوشت گوساله پس از استحصال دارای 24 درصد استخوان است که باید کسر و به قیمت تمام شده افزوده شود.
همچنین بخش‌هایی غیرقابل مصرف نظیر پیه‌ دارد و به‌طور کلی 30 درصد غیرقابل مصرف از گوشت لاشه وجود دارد.
در مرغ قضیه از این حادتر است، چرا که لاشه مرغ پس از استخوان‌گیری پوست‌گیری شده و گردن و بال آن حذف می‌شود و تنها 46 درصد وزن اولیه، گوشت آماده مصرف است.
متأسفانه مرجعی به این موارد توجهی نمی‌کند و همین نگاه نادرست مشکلات بسیاری ایجاد کرده است، چرا که هیچ‌گاه قیمت کشتارگاهی گوشت همان قیمت گوشت مصرفی در پروسه تولید سوسیس و کالباس نیست.
از سوی دیگر نباید از نظر دور داشت که هرگاه سیستم در محاسبات‌اش دچار مشکل می‌شود، بار مشکل را روی دوش توزیع و… می‌اندازد که آدرس غلط است.
امروز اکثر شرکت‌های تولیدکننده فرآورده‌‌های گوشتی برای خود سیستم حمل و توزیع تعریف کرده‌اند، چرا که ضعیف‌ترین شرکت تولیدکننده باید روزانه 4 تا 5 تن تولید داشته باشد والا به نقطه سر به سر نمی‌رسد و برای این‌ میزان تولید حداقل 3 تن نیاز به گوشت قرمز و مرغ دارد و این مسأله‌ای نیست که بشود یک‌روزه تأمین‌اش کرد و از این‌رو ما با تأمین‌کنندگان گوشت صنعت، قراردادهای بلندمدت منعقد می‌کنیم که نیاز روزانه تأمین شود.
از سوی دیگر اتفاقات بازار گوشت هم تولیدکنندگان را با چالش‌های بسیار مواجه می‌کند.
وقتی برای واردات گوشت، محدودیت اتخاذ می‌شود و ثبت سفارش واردات گوشت قرمز هم گاهاً تا 4 ماه به درازا می‌کشد، مشکلات بسیاری رخ می‌دهد. ابتدا در این پروسه باید موافقت وزارت جهادکشاورزی را بگیریم، بعد موافقت سازمان دامپزشکی و سرانجام در نوبت تخصیص ارز بانک مرکزی قرار بگیریم و بعد هم مکافات‌های ترخیص وجود دارد که در عمل تولیدکنندگان فرآورده‌های گوشتی را با مشکل مواجه می‌کند.
تمام این فعل و انفعالات و هزینه‌های مبادله پول هم به تولیدکننده تحمیل می‌شود که در هیچ جایی محاسبه نمی‌شود.

افزایش قیمت گوشت قرمز و به‌طور کلی هزینه‌های تمام شده، چه تأثیری بر روی بازار گوشت قرمز داشته است؟
متأسفانه دو اتفاق رخ داده، اول این‌که بازار محصولات پر گوشت ما محدود شده، دوم این‌که ما تابعی از مصرف‌ گوشت در کشور هستیم.
سرانه مصرف فرآورده‌های گوشتی در کشور هم به حدود 3 تا 3.2 کیلوگرم رسیده است، یعنی از مصرف سرانه 6 کیلوگرم گوشت قرمز کشور حدود 2 کیلوگرم تبدیل به فرآورده‌های گوشتی می‌شود.
به عبارتی وقتی مصرف سرانه گوشت قرمز کشور از 8 کیلوگرم به 6 کیلوگرم کاهش یافته به همین نسبت مصرف سرانه فرآورده‌های گوشتی هم کاهش یافته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *